درگیری های ذهنی

چیکار باید بکنم که نشونه ها رو ببینم؟ من همچنان دنبال شمیشر خودم هستم! به قدرت شمشیر نیاز دارم، ولی نمیدونم باید چطور بهش رسید. هر وقت که به نزدیکش میرسم، درست همون موقع که باید فقط دستم رو دراز کنم و برش دارم یکی میادو اونو بر میداره و میبره دورتر، بهم میگه هنوز آماده نیستی.

درسته هنوز نمیدونم چطور باید ازش استفاده کنم، هنوز راه درست استفاده کردنش رو نمی دونم، ولی این قایم باشک بازی خسته کنندست. چی کار باید کرد تا این ظرفیتی که اون فرشته ازش حرف میزنه به آدم برسه.

من فرشتم و دوست دارم با هم خیلی دوست و ایاقیم، ولی موندم چرا تاکید داره که تمام قوانین رعایت بشن. بابا این همه جای دنیا این همه بی قانونی، آخه این یکی به کی بر میخوره. تازه من که دارم سعی خودمو میکنم. واسه دفاع از خودم و ارضاء یکسری از نیاز هام به اون قدرت نیاز دارم .خیلی راه طولانییه شایدم به خاطر ضعف های منه که اینطور نشون میده برام. یکی میگفت نباید محو قدرت شمشیر شد:

باید به یاد داشت که سازندش کی بوده و چرا این شمیر رو برای تو ساخته. باید دید که چه ظرافت هایی رو ،تو ساخت این شمشیر به کار برده، و چه رنج هایی کشیده تا برات اینو آماده کنه از همه مهمتر این که ازت چه انتظاری داشته در قبال این هدیه. ولی باور کنید که سخته محو این همه قدرت نشدن. نمی دونم برای اون قدم، برای طی کردنش باید چقدر زمان از دست بدم ولی واقعا عجولم برا رسیدن به مقصد.

یک بار باید بیام از شخصیت کامل خودم بگم شاید کمکی به شه یه خودم تا زوایای پنهان خودمو بشناسمو درک کنم. بزودی این کار رو میکنم. شاید به خندتون بندازه یا متعجب بشید، شاید بگید دیوونست، شاید فحشم بدید، ولی این کارو میکنم نه برای شما برای خودم که اگه مخاطبم شما بودی تو اون پست شخصیتی هرگز نمی نوشتم چون جاهایی ازش کاملا پنهانه و کاملا میتونه زننده باشه...

میخوام نوع نوشتنامو کمی عوض کنم و خوشونت درونمو که تمام این مدت کنترلش کردمو به جریان بندازم چاکر همتون

رامین

عقاید ذهنی

عقاید ذهنی