افسون شدم
افسون شدم و باختم ،
باختم آن طراوتی را که بود.
گم کردم حقیقتی رو که پیش چشمانم بود،
به سخره گرفتم همه ی کائنات رو
تا بار دیگر
همه را، مطلقاً همه را، به مبارزه بطلبم
شاید که حقیقتی آشکار را ،
بر خودم ثابت کنم.
ولی افسوس...
افسوس که من باختم.
۳/۱۲/۸۶
یک ثانیه
و تمام.
همه متعجب، همه خاموش...
آن شور و اشتیاق نابود
آن فریاد ها بی صدا
تنها خاطره ای میماند بر دیوار و....
...من در خاک...
۱۹/۱۲/۸۶